نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





مینویسم

مینویسم گاهی عشق شیرین است ،گاهی تلخ ،

اما هدیه ایست از سوی او،

مینویسم با این همه دلتنگی هایم ،

جز سکوت کردن چه دارم

جز دلی شکسته ،که آنهم صدایی ندارد.

با اشک چشمانم مینویسم خسته ام .


 



[+] نوشته شده توسط тαηнα در 8:57 | |







کم کم یاد خواهی گرفت

کم کم یاد خواهی گرفت تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست و زنجیر کردن یک روح را...
اینکه عشـــــق تکیه کردن نیست و رفاقت، اطمـــــینان خـــــاطر...
یاد می‌گیری که بوسه‌ها قرارداد نیستند و هدیه‌ها، معنی عهد و پیمان نمی‌دهند...
کم کم یاد میگیری که حتی نور خورشـید هم می‌سوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری
باید باغ ِ خودت را پرورش دهی به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایــــت گل بیاورد..
یاد میگیری که میتوانی تحـمل کنی که محـکم باشی پای هر خــــداحافظی یاد می‌گیری که خیلی می‌ارزی...


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 8:54 | |







هوای تو؛

هوای تو؛ از دود سیگارم هم مضر تر است...

دود سیگار به سرفه‌ام می‌اندازد، هوای تو به گریه ام


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 8:50 | |







حمـاقـت

حمـاقـت کـه شاخ و دم نــدارد!
حمـاقـت یـعنـﮯ مـن کـه
اینقــدر میــروم تـا تـو دلتنـگ ِ مـن شـوﮮ!
خـبری از دل تنـگـﮯ ِ تـو نمـی شود!
برمیگردم چـون
دلـتنـگـت مــی شــوم!!!


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 8:48 | |







دلــــــــــــمـ گــــــــــــــرفت

دلم گرفت از این روزها از این روزهای بی نشون

از این همه در به دری از گردشِ چرخِ زمون

دلم گرفت از آدما از آدمای مهربون

از این مترسکهای پست ،  از هم دلای همزبون


دلم گرفت از آدما از آدمای مهربون

از این مترسکهای بد ،  از هم دلای همزبون

تو هم که بی صدا شدی آهای خدای آسمون

آهای خدای عاشقا تویی فقط دلخوشیمون

آره دلم خیلی پُره از غمهای رنگ و و وارنگ

از جمله ی دوست دارم دروغای خیلی قشنگ


تو هم که بی صدا شدی آهای خدای آسمون

آهای خدای عاشقا تویی فقط دلخوشیمون

آره دلم خیلی پُره از غمای رنگ  و وارنگ

از جمله ی دوست دارم دروغای خیلی قشنگ

دلم گرفت از این روزها از این روزهای بی نشون

از این همه در به دری از گردشِ چرخِ زمون

دلم گرفت از آدما از آدمای مهربون

از این مترسکهای بد ،  از هم دلای همزبون

تو هم که بی صدا شدی آهای خدای آسمون

آهای خدای عاشقا تویی فقط دلخوشیمون

آره دلم خیلی پُره از غمای رنگ و وارنگ


از جمله ی دوست دارم دروغای خیلی قشنگ


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 3:0 | |







دلم گرفت

هنوز روزای بارون ... بیادت ابر می چینم
با رویای تـــو درگیرم ... چشاتـــو خواب می بینم
هنوز این لحظه ی بی تـــو ... به بدحالی گرفتارم
نمی بینی که از عکست
چشام و برمیدارم
نمی فهمم چرا از من

داری رویاتـــو می دزدی
تو قاب عکستم حتی
ازم چشماتـــو می دزدی
تـــو از من دوری اما من ... دچار عطر دستاتم
محاله خیس بارون شم ... که زیر چتر دستاتم
.
.
.
یه چیزایی تـــو دنیا هست ... که اسمش رسم تقدیره
کسی که دوستش داری ... همیشه بی خبر میره

 

 


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 1:22 | |







کاش میدانستی

کاش میدانستی که درون قلبم خانه ای داری تو که همیشه آنرا با شفق می شویم

و با آن میگویم که تویی مونس شبهای دلم

کاش میدانستی باغ غمگین دلم بی تو تنها شده است

و گل غم به دلم وا شده است

کاش میدانستی که درون قلبم با تبشهای عشق هم صدا هستی تو

.کاش میدانستی که وجود تو و گرمای صدایت به من خسته و آشفته حال زندگی می بخشد

کاش میدانستی.......

کاش می دانستی.......

  .


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 3:58 | |







فرقی ندارد

آنقدر عزیزی که برگ درختان برای بوسیدن جای پایت انتظار پاییز را میکشند


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 3:53 | |







...خداحافظ...

انتظار نداشتم چون محكوم به حبس ابد بودم ،

            تو هم فكر فرار را از سرت بيرون كني

انتظار نداشتم شريك غم هام بشي و شاديهاي كوچكت رو به من تعارف كني...

            انتظار نداشتم وقتي از پشت ميله ها، آزادي رو نگاه مي كني، 

            من رو هم تو روياهات ببيني

انتظار نداشتم وقتي يواشكي كليدها رو از جيب نگهبان برداشتي، منو مَحرم بدوني...

             انتظار نداشتم وقتي تو اعماق شب از سلول خارج شدي، 

             كليدها رو با خودت نبري

انتظار داشتم به حرمت:

                 تمام خاطراتمون

                 ..  ..  ..  .. تمام يادگاريهاي روي ديوار

                 تمام خط هاي شمارش روزهاي شب زده مون روي ديوار

                 ..  ..  ..  .. تمام دوستت دارم هاي روي ديوار

                تمام قلب هاي تير خورده روي ديوار

 

آروم صدام مي كردي و مي گفتي :

  ...خداحافظ...

 


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 3:49 | |







يه چيزي رو بدوني

دلم مي خواد يه چيزي رو بدوني
ديگه نه عاشقي نه مهربوني
 منم ديگه تصميمم رو گرفتم
اصلا نمي خوام كه پيشم بموني
ديشب كه داشتم فكرام و مي كردم
ديدم با تو تلف شده جووني
يه جا يه جمله ي قشنگي ديدم
عاشقو بايد از خودت بروني
چه شعرايي من واسه تو نوشتم
 تو همه چيز بودي جز آسموني
يادت مياد منتم رو كشيدي ؟
تا كه فقط بهت بدم نشوني ؟
يادت مي اد روي درخت نوشتي
 تا عمر داري براي من مي خوني ؟
يادت مياد حتي سلام من رو
 گفتي به هيچ كس نمي رسوني
 حالا بيار عكسامو تا تموم شه
 اگر كه وقت داري اگه مي توني
 نگو خجالت مي كشي مي دونم
تو خيلي وقته ديگه مال اوني
خوش باشي هر جا كه مي ري الهي
واست تلافي نكنه زموني


 


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 3:43 | |







رفــــیقی که مــــجازیـه

به سـلـامتــی اون رفــــیقی که مــــجازیـه
امـــــــــّــا . . .!!!
یـه جوری واســــت سنـگ صـــــبوره
که هیـــچ کـدوم از رفیــــقای واقـعـیت
بـه گَـــــــرد پاش نمـــــیرسـن!!!

داغونی ام از آنجا شروع شد که فهمیدم
از میان این همه بودمن در آرزوی یکی ام که نبود

مـــی روی و من پشت سرت آب نمـی ریـزم...
وقتی هـــــــوای رفتــــــــن داری
دریـــــا را هم به پـایت بریـزم
بــــر نمــــی گــــردی..!

آرامش آغوشت رویای شب های من است

رویا شکن تعبیر کن

این خواب تن سوز من را

 

نسترن دوستت دارم

 


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 3:39 | |







تشییع عشق

چه سخت است تشییع عشق روی شانه های فراموشی،

وقتی میدانی پنج شنبه ای
 
نیست تا رهگذری بر بی کسی فاتحه بخواند!
 
تو رفتی و من تنها
اینجا بدون تو
زندگی میکنم  لبخند میزنم  گاهی هم مینویسم
نه برای تو برای دل خودم
راستی خوب شد که رفتی
تا من بیاموزم که رفتن تو رفتن من نیست
یاد بگیرم که من بدون تو هنوز ادامه دارم
من ادامه دارم با لبی که میخندد و چشمانی که
امید دارد به اینده ای زیبا
راستی
خوب شد که رفتی.....
 
 
http://ma3ta.com
 
دیگر یاد گرفته ام با هر لبخندی خیال دوس داشتن به سرم نزند . .

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 3:36 | |







اخرين لحظه ديدار

در اخرين لحظه ديدار به
چشمانت نگاه كردم و
گفتم بدان اسمان قلبم
با تو يا بي تو بهاريست
همان لبخندي كه توان را
از من مي ربود بر لبانت
زينت بست.
و به ارامي از من  فاصله
گرفتي بي هيچ كلامي.
من خاموش به تو نگاه می كردم
و در دل با خود مي گفتم :اي كاش اين قامت
نحيف لحظه اي فقط لحظه اي  مي انديشيد كه
اسمان بهاري يعني ابر
باران رعد وبرق و طوفان
ناگهاني
و اين جمله ،جمله اي
بود بدتر از هر خواهش
براي ماندن و تمنايي
بود براي با او بودن.

 

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 3:34 | |







تابیدی و رفتی

 به روی گونه تابیدی و رفتی
مرا با عشق سنجیدی و رفتی
تمام هستی ام نیلوفری بود
تو هستی مرا چیدی و رفتی
کنار اتظارت تا سحر گاه
شبی همپای پیچک ها نشستم


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 3:32 | |







چشمانم چه گناهي كرده اند

چشمانم چه گناهي كرده اند كه بايد اين همه اشك بريزند


دستهايم چه گناهي كرده اند كه بايد اين همه از سردي نا توان باشند


پاهايم چرا بايد اين همه خسته و نا توان باشند


چهره ام چرا بايد اين همه پريشان و غم زده باشد


قلبم چرا بايد شكسته و پر از شور و التهاب باشد


دلم چه گناهي كرده است كه بايد در قفس دلي ديگر اسير باشد


احساسات پاك من چه گناهي كرده اند كه بايد اينك دروغين و پر از ريا باشند

عکس عاشقانه (11)


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 3:27 | |







خسته ام میفهمید؟!


خسته ام میفهمید؟!
خسته از آمدن و رفتن و آوار شدن؛
خسته از منحنی بودن و عشق؛
خسته از حس غریبانه این تنهایی
بخدا خسته ام از اینهمه تکرار سکوت؛
بخدا خسته ام از اینهمه لبخند دروغ؛
بخدا خسته ام از حادثه صاعقه بودن در باد...
همه عمر دروغ،
گفته ام من به همه...
گفته ام:
عاشق پروانه شدم!
واله و مست شدم از ضربان دل گل!
شمع را میفهمم!
کذب محض است،
دروغ است،
دروغ!!!
من چه میدانم از،
حس پروانه شدن؟!
من چه میدانم گل،
عشق را میفهمد؟
یا فقط دلبریش را بلد است؟!
من چه میدانم شمع،
واپسین لحظه مرگ،
حسرت زندگیش پروانه است؟
یا هراسان شده از فاجعه نیست شدن؟!
به خدا من همه را لاف زدم...
بخدا من همه عمر، به عشاق حسادت کردمم...
باختم من همه عمر دلم را،
به سراب...
باختم من همه عمر دلم را،
به شب مبهم و کابوس پریدن از بام...
باختم من همه عمر دلم را،
به حراس تر یک بوسه به لبهای خزان...
بخدا لاف زدم...
من نمیدانم عشق،
رنگ سرخ است؟
آبیست؟!
یا که مهتاب هر شب، واقعاً مهتابیست؟!
عشق را در طرف کودکیم،
خواب دیدم یکبار...
خواستم صادق و عاشق باشم؛
خواستم مست شقایق باشم؛
خواستم غرق شوم؛
در شط مهر و وفا...
اما حیف...
حس من کوچک بود؛
یا که شاید مغلوب،
پیش زیبایی ها...
بخدا خسته شدم...
میشود قلب مرا عفو کنید؟
و رهایم بکنید،
تا تراویدن از پنجره را درک کنم؟
تا دلم باز شود؟!
خسته ام درک کنید....
میروم زندگیم را بکنم،
میروم مثل شما،
پی احساس غریبم تا باز،
شاید عاشق بشوم...

دانلود دلتنــــــــــــگی من


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 4:34 | |







دلم گرفته است

 

دلم گرفته است یا دلگیرم یا شاید هم دلم گیر است

نمی دانم

اصلاً هیچ وقت فرق بین اینها را نفهمیدم

فقط می دانم دلم یک جوری می شود (گیر می شود , می گیرد , گیر چیزی می شود ...)

جوری که مثل همیشه نیست

دلم که اینطور می شود , غصه ها ی خودم که هیچ غصه ی همه ی دنیا می شود غصه ی من

بعد دلم هوای زیارت می کند

دلم هوای باران می کند

دانلود دلتنکی من

 


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 3:25 | |







هزار و يك به توان تو

 
هزار و يك به توان تو عاشقت شده ام
 
نه مست چشم سياه تو ، عاشقت شده ام
 
كمي شمايل تو قسمتي هواي خدا
 
بنام پاك خداي تو! عاشقت شده ام
 
ميان پيچ و خم شب ، تنيده ام به تنت
 
و ايستاده به پاي تو ، عاشقت شده ام
 
هواي تشنگي ام از دعاي باران است
 
ميان شرجي ناي تو ، عاشقت شده ام
 
صداي پاي زمين نبض توست مي شنوم
 
رسيده اي و كنار تو، عاشقت شده ام
 
و شعر لكنت مرديست از تبار سكوت
پر از نگفته براي تو ، عاشقت شده ام
 



[+] نوشته شده توسط тαηнα در 3:19 | |







دوستت دارم

بانوی من

در خاطری که ” تویـــی ” دیگران فراموشند ،

 

بگذار در گوشت بگویم

 
 

” میـــخواهــمــــــــت ” …

 

این خلاصـه ی ،

 
 

تمام حرفای عاشقــــانه دنـــیاست …!!!


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 3:12 | |







شمع

عكس قلب در آب

  آه که من از درد دوری تو همچون شمع میسوزم ، آب میشوم، ذره ذره میشوم...


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 8:15 | |







من در اندیشه ی آنم

پشت آن پنجره ی رو به افق ،

پشت دروازه ی تردید و خیال

لا به لای تن عریانی بید ،

 

من در اندیشه ی آنم که تو را ،

وقت دلتنگی خود دارم و بس..

پس بدان تا به ابد ،

" دوستتـــ دارمـــ "

 


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 7:58 | |







" دوستـــ دارمـــ "

 

" دوستـــ دارمـــ "

چه فـرق مى کند که چـــــــرا !؟

یــــــــا از چـــــــه وقـت!

یـا چطـور شـد که ..!

چه فـــــــــــــرق میکـند ؟!

وقتى تــو بـایـد بــــــــــــــاور کنـى . . . کـه نمـى کــــنى !

و مــن بـــایـد فـرامـــــــــوش کــنم . . . کـه نمـى کـــــنم !

به یادت هستم ،

تا روزی که تابوتم

همچون قایقی روان

بر دوش مردم باشد!...

دانلوددلتنگی من

 


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 7:42 | |







این روزها

این روزها 

  دلم اصرار دارد فریاد بزند!
  اما من جلوی دهانش را میگیرم
  وقتی میدانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!


  این روزها
  من
  خدای
سکوت شده ام
  خفقان گرفته ام !

  تا آرامش اهالی دنیا خط خطی نشود...


   سکوت عجیبی دارد اینجا...
 
   تنها من مانده ام و خیال بودنت، خنده هایت و
 
   نوشته هایم که ...
   با دلم چه کرده ای!؟ با من چه می کنی !؟
   دلم برایت تنگ می شود
   وقتی می خواهمت
   وقتی بلند بلند می خوانمت ونیستی، تنهایی عجیبی
   است دیوانه ام می کند گاهی ...
   می دانم آرزوی دیدنت فقط خیالیست شیرین ...
   کاش اینجا بودی
   درست روبروی من!
   سکوت می کردیم و در آن سکوت
   من جرعه جرعه از شهد نگاهت سیراب می شدم
   کاش می دانستی دلتنگی با دلم چه ها می کند
   کاش می دانستی دلم .....
 
   دلم گرفته ….
   خیلی دلم گرفته….
   انگار عمریست آسمان ابریست و باران نمیبارد…
   انگار این بغض لعنتی نمیخواهد بشکند…
دانلوددکلمه باصدای خودم


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 7:32 | |







نگرانت مےشوم

عكس هاي عاشقانه- گالري عكس ايرانيان - عكسفا . نت

 

 من هر روز و هر لحظـ.ه نگرانت مےشوم ...                 

کـ.ه چـ.ه میکنی؟                      

کجایے ..؟               

در چـ.ه حالے ...؟                       

پنجره ے اتاقم را باز مےکنم و فریاد مےزنم :                  

ـ تنهاییت براے من ...                         

ـ غصـ.ه هایت براے من ..                        

ـ همـ.ه ے بغضها و اشکهایت براے من ...                      

تو فقط بخند ..                     

آنقدر بلند تا من هم بشنوم ...                          

صداے خنده هایت را ...                            

                             صداے همیشـ.ه خوب بودنت را ...     


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 7:9 | |







دوست داشتم و دارم

دوست داشتم و دارم تویی عمر دوبارم  

بخوای یا نخوای دلو برات میارم

اینو گفتمو میگم بدون تو میمیرم

تو که نیستی من از کی سراغتو بگیرم

دلم چه بیقراره نشونیتو نداره 

اگه بی تو بمونه میمیره بی ستاره

نگیر ازم بهونه صدام کن عاشقونه

ببین که وقتی نیستی چه غمی داره خونه

نگاه کردی تو چشمام.....

ولی عشقو ندیدی تا فهمیدی می خوامت

دوباره دل بریدی....

میمونم پای عشقت اگه بازم بگی نه...

شاید با رفتن تو بگم به زندگی نه....


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 7:0 | |







تا حالا شده

تا حالا شده دلت اونقدر بگیره که بغض راه گلوت رو ببنده ،

ببینی تنهاترین تنهایی ، احساس کنی حرفای آدما رو قلبت به بزرگیه یه سنگ ، سنگینی میکنه ،

تو این جور موقعا  چیکارمیکنی؟ وقتی که خسته ترین تنهایی؟  وقتی که بی کس ترینی ؟

موقعی که حتی به عزیزترین کست نمی تونی  درددلت رو بگی ؟

خیلی سخته اشک تو چشات جمع بشه ...

ولی دورت پر از آدمای دورو هست و نتونی گریه کنی

 و ناچار بغضت رو فرومیخوری تا مبادا کسی بفهمه و مسخرت کنه .

خیلی سخته ....... خیــــلی .........

دانلوددکلمه باصدای خودم


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 6:14 | |







هیس…


هیس…

 

حواس تنهایی ام را

با خاطرات 

 

باتو بودن

 

پرت کرده ام…بگو کسی حرفی نزند …

بگذار 

لحظه ای آرام بگیرم …


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 6:13 | |







ای کاش می دانستی

 

ای کاش می دانستی که بیشتر از همیشه تو را دوست می دارم...

 

کاش می دانستی این دل بی طاقت من در زمان دوری تو چه رنج هایی می کشد و چه لحظه هایی را سپری

 

 می کند...

 

ای کاش می دانستی عاشقم و کاش می دانستی بدون تو زندگی برایم هیچ مفهومی ندارد...

 

می گذرد لحظه ها، لحظه های بی تو بودن سرد، نفسگیر، بی حوصله...

 

چشمانم حتی یک قطره اشک نیز نریختند اما دلم یک دنیا دلتنگی و عذاب کشید...

ای کاش می دانستی لحظه ها و ثانیه ها را می شمارم تا صدای مهربان تو را بشنوم

 

 



[+] نوشته شده توسط тαηнα در 6:9 | |







تقدير من

آيا اين تقدير من است؟!!..
تا روزها در جاده دلتنگي بنشينم و
افسوس دوري تو را بخورم...
درختان جاده زندگيم در حال خشك شدن هستند!..
افسوس كه تو ديگر در كنارم نيستي.....
افسوس كه سرنوشت براي ما جدايي را رقم زده !!..
افسوس كه هرچه بدوم و بدوم تو دور و دورتر ميشوي !
گفتي ما بدون هم خوشبخت تريم اما.... اما خوشبختي من در با تو بودن بود ..
افسوس كه خوشي ها تمام شد....
افسوس كه باهم بودن ها تمام شد....
اما اگر تو بدون من خوشبختي دوري را تحمل ميكنم !....
من و تو دو خط موازي بوديم كه هرگز نقاشي پيدا نشد تا دو سر ما را عاشقانه
به هم برساند و تا آخر اين دنيا موازي خواهيم ماند ...... .


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 6:4 | |







یـــادت بـــاشـــد

یـــادت بـــاشـــد

فـــرقـــی نـمــیکــنـــد تـــو
دل ببـــــــری

یــــا مــــن
دل ببـــــــــــازم ،

اگـــر حـــکــــم ، حـــکـــم دل نـبـــاشـــد ،

دیـــر یــــا زود یــــک نـــفــــر خــــواهـــــد بریـــــــــــــــد


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 6:1 | |







تـو چـه میفـَهمی

تـو چـه میفـَهمی از روزگـآرم.. از دلتـَنگی ام

، گـآهی بـﮧ خـُدا الـتــمـآس میکُنــَم

خوابــَت را ببینــَم، میفـَهمی

فقـط خوابـــَترا...


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 5:57 | |







بازگشت

سلام دوستای گلم معذرت یه مدت نبودم

حالا برگشتم ومی خوام

دوباره شرو کنم


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 5:50 | |