نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





غروب دلگیر

 
مثل غروب ، بک غروب دلگیر یک غروب نفسگیر دلم گرفته است...
 
دلم از همه چیز و از همه کس گرفته است.....
 
مثل دیوانه ها ، مثل یک دیوانه تنها و بی کس درد دل های دلم را با دلم در میان میگذارم...
 
دلی که خود پر از درد است ، دلی که درون آن پوچ و خالی هست می شنود دردهایش را!
 
درد هایش را می شنود تا شاید دوایی را برای آن بیابد...
 
دلم گرفته است مثل لحظه پر پر شدن  شاخه ای از یک گل سرخ...
 
مثل لحظه رفتن مهتاب در پشت ابرهای سیاه دلم گرفته است ...
 
احساس تنهایی در من بیشتر شده است و تنهایی جای خالی دلم را با حضورش پر کرده است...
 
دستانم را با دستان سردش گرفته است ، و مرا در آغوش بی مهر خود برده است...
 
لحظه ای که دلتنگ می شوم دلم میگیرد وآن لحظه که دلم میگیرد احساس تنهایی میکنم...
 
کاش دلتنگ نمی شدم و ای کاش احساس تنهایی نمیکردم...
 
چه لحظه های  غریبی  است.... نفسگیر ، بی عاطفه و سرد...
 
چشمانی خسته ، دلی شکسته ، ای وای باز  این  دل به غم نشسته...
 
آن  زمان بود که دوای درد خود را یافتم.... دوای تمام غم ها ، غصه ها ، و تنهایی ام!
 
یک قطره اشک ، دو قطره اشک ، سه قطره اشک ، گونه ای خیس ، و صدای نفسگیر گریه هایم
 
و در پایان آرام آرام و خالی خالی شدم از غم ها و  غصه ها!
 
آری آرام شدم.... خالی شدم....  و بغض دیرنه ام شکسته شد....
 
کاش از همان اول می دانستم دوای درد من درون چشمهایم هست.....
 


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 10:32 | |







به او بگوئید که دوستش دارم!

به او بگوئید که دوستش دارم!

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

 

هر چه گفتم  و هر چه سوختم و ساختم بیهوده بود...

هر چه به او گفتم دوستش دارم انگار یک خواب بود و هر چه

با عشق و احساس او سوختم و ساختم پوچ پوچ بود....

دیگر نمیدانم چگونه باید از آنکه دوری بگویی که دوستش داری..

تو بگو ای قلب عاشق من ، چگونه باید این دوست داشتن را ابراز کنی؟

من هستم  و یک قلب سرخ ، که درون قلب سرخ یک دنیا محبت و عشق نهفته

 است و ما تو را دوست میداریم ، گرچه تو این دوست داشتنمان را باور نداری ....

کاش میدانستی قلبم یک آرزو دارد و تنها آرزویش تویی!

 

کاش میدانستی قلب مجنونم، یک معشوق دارد و تنها لیلای آن تویی! کاش میدانستی که قلبم تنها یک احساس دارد و آن احساس پاک، تنها برای تو هست....

و ای کاش میدانستی که قلب عاشقم تنها یکی را دوست میدارد و آن تویی!

تویی و آن قلب مهربانت و یک دنیا احساس پاک در وجودت! منی که مدتها به انتظار تو در جاده تنهایی ها نشسته بودم ، منی که مدتها

 بود از خدای خویش آرزوی تو را داشتم ، و منی که لحظه ها

 و ثانیه ها به یاد تو و به انتظار تو مینشستم چگونه بگویم که دوستت دارم؟

آهای ای دو چشم خیس من ، دو چشمی که

 شب و روز برای او اشک ریختید ، و تا سحرگاه به یاد او به آسمان عاشقی ، به مهتاب

و ستارگان نگاه می انداختید ، و ای دو چشمی که مرا عاشق او کردید

 و مرا در دنیای عاشقی اسیر کردید شما به او بگویید که دوستش دارم...

آری به او بگویید که  خیلی دوستش دارم....


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 10:30 | |







دلم گرفته در تنهایی

دلم گرفته در تنهایی 

وای از دست این تنهایی، وای از دست این دل بهانه گیر

وای از دست این لحظه های نفسگیر ،ای خدا بیا و دستهای سردم را بگیر

خسته ام ، باز هم دلم گرفته و دل شکسته ام

در حسرت لحظه ای آرامشم ،

همچنان اشک از چشمانم میریزد و در انتظار طلوعی دوباره ام

همه چیز برایم مثل هم است ، طلوع برایم همرنگ غروب است ،

گونه هایم پر از اشک شده و عین خیالم نیست ، عادت کرده ام دیگر....

عادت کرده ام از همنیشینی با غمها ، کسی دلسوز من نیست

قلبم رنگ تنهایی به خودش گرفته ،

دیگر کسی به سراغ من نمی آید،

تمام فضای قلبم را تنهایی پر کرده ،

دیگر در قلبم جای کسی نیست

هر چه اشک میریزم خالی نمیشوم ،

هر چه خودم را به این در و آن در میزنم آرام نمیشوم ،

کسی نیست تا شادم کند ، کسی نیست تا مرا از این زندان غم رها کند

دلم گرفته ....

خیلی دلم گرفته....

انگار عمریست آسمان ابریست و باران نمیبارد...

انگار این بغض لعنتی نمیخواهد بشکند...

وای از دست چشمهایم ، وای از دست اشکهایم...

آرزو به دل مانده ام ، کسی در پی من نیست و خیلی وقت است تنها مانده ام

نمیگویم از تنهایی خویش تا کسی دلش به حالم بسوزد ،

نمیگویم از غمهای خویش تا کسی دلش به درد آید

من که میدانم کسی نمینشیند به پای درد دلهایم ،

اینک دارم با خودم درد دل میکنم...

دلم گرفته ، رنگ و رویی ندارد برایم این لحظه ها ،

حس خوبی ندارم به این ثانیه ها

میدانم کسی نمیخواند غمهایم را ، میدانم کسی نمیشنود حرفهایم را ،

حتی اگر فریاد هم بزنم کسی نگاه نمیکند دیوانه ای مثل من را....

میدانم کسی در فکر من نیست ، تنها هستم و کسی یار و همدمم نیست ،

میمانم با همین تنهایی و تنها میمیرم، تا ابد همین دستهای غم را میگیرم 


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 10:28 | |







بــغض کــهنه ی عشق...



خــستم از بــغض کــهنه ی عشق

                                سنـگینه تــحملش تو صـــدام

         خــوبه کـه بـه یـاد تـو قـــــــانع ام میتونم بگذرم از شـکوه هـام

            بـاورش ســخته برام ولی مـن مــیرمو چـیـزی ازت نـمیخوام

         امـا بـدون هـرجـا برم بعد تو بـغض عــشق مـیمونه از تـو برام

        بـغض مـن وا نـمیشه تو صـدام خـــــــدایا یـه دریا گــــــــریه میخوام

     نـفهمید اون کـه بـاید مـیدونست بـــــیشتر از جــــــون هنوزعزیزه برام

           بـا جـدایی هـیچی تـموم نـمیشه عـاشق از عـاشقی سـیر نـمیشه

                               بـگو تـو اگـه عـــاشق نـبودی

                           عــاشقت از تـو دلــــگیر نمـیشــــه

       بــغـض عـشق مـونده هنـوز تـو صـــــدام هنـوزم هیــــچی ازت نـمیخوام

            عـاشقت بـودمو از عـاشـقیت جـزغـمت هـیچی نـمونده بـرام

                   اما من هنوز به پات موندم یه لحظه بی درد نـیاسودم

     از جـــــدایی خـیلی اگـه گــذشته امـا هـــــــنوز بـه عـــشقت آلــــــوده ام

                               با جـدایی هـیچی تـموم نـمیشه

                              عاشق از عـاشقی ســیر نـمیشه

       بــــــگو تو اگـه عاشق نـبودی عـــــــاشقت از تو دلـگیر نـــــمـیشه

          بـا جـدایی هــیچی تـموم نـمیشه عـاشق از عـاشقی سـیر نمـیشه

                بـگو تو اگه عاشق نبودی عاشقت از تو دلـگیر نمیـشه

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 10:26 | |







سکوت..!


   گاه به سخن گفتن از زخم ها نیازی نیست،     سکوتِ ملال ها

     از رازِ ما سخن تواند گفت...

 

                           

 

   افاقه نخواهد کرد اندوه بی تویی را

 

 

    نه گریه

       نه گریختن به هیاهو



[+] نوشته شده توسط тαηнα در 10:16 | |







هیچ کس تنهاییم را حس نکرد...

 

 

 

 

 

چقدر توی این برگریز هزار رنگ تنهاییم وسعت پیدامی کنه ...

شاید یک روز دستهای باد قفس این اسیر گرفتار رو بشکنه ..اما  آن روز دیگه شایدشوق پروازی نباشه!!!!



[+] نوشته شده توسط тαηнα در 10:16 | |







رازعاشقانه

بگو آنچه در دلت است و با گفتنش نیروی عشق در وجودم بیشتر میشود!

 

بگو آنچه در دلت غوغا کرده و با گفتنش شعله های آتش عشقمان بیشتر میشود!

بگو همان کلام مقدس را که با گفتنش دلم به آن سوی رویاهای عشق پر می کشد!

بگو که این دل دیوانه منتظر شنیدن است و این چشمهای خسته منتظر باریدن !

چشمان خیست را به چشمان خیسم بدوز ، بگو آنچه در آن قلب مهربانت است!

بگو که بی صبرانه منتظر شنیدنم ، و عاشقانه منتظر پاسخ دادن به آن!

با آن قلب عاشقش ، با همان چشمان خیس ، با صدای مهربانش گفت : دوستت دارم!

من نیز با همان قلب عاشقتر از او ، با چشمانی خیستر ، با بغض گفتم : من هم خیلی

دوستت دارم!

گفت ، گفتم ، گفتیم و آن لحظه های در کنار او بودن عاشقانه شد....

بگو آنچه که دلم میخواهد ، بالاتر از دوست داشتن !

با دستان سردم ، اشکهای روی گونه مهربانش را پاک کردم ، او را در آغوش گرفتم و

گفتم : هیچوقت مرا تنها نگذار ، باور کن که بی تو نمیتوانم زنده بمانم!

او نیز مرا محکم در آغوشش میفشرد و میگفت بدون تو هرگز!

چه آغوش گرم و مهربانی داشت ، دلم میخواست همیشه در آن آغوش گرم بمانم!

آن لحظه  با تمام وجودم احساس کردم برای من است !

او نیز این احساس را داشت ، از شانه های خیسم فهمیدم!

گفتم با تو هستم ، اگر تو نیز با من باشی ، اگر روزی نباشی ، من نیز در این دنیا نیستم!

گفت ، با تو می مانم ، اگر تو نیز با من بمانی ، اگر روزی باشم ولی تو نباشی ، من نیز با

تو می آیم هر جا که باشی !

او میگفت ، من نیز برایش درد دل میکردم!

درد دل او ، درد دل من بود ، درد دل ما ، یک راز عاشقانه بود.....

رازی که همیشه در دلهایمان خواهد ماند !


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 10:12 | |







یکی را دوست میدارم

یکی را دوست میدارم ولی او باور ندارد!

یکی را دوست میدارم همان کسی که شب و روز به یادش هستم و لحظات سرد زندگی

 را با گرمای عشق او میگذرانم!

کسی را دوست میدارم که میدانم هیچگاه به او نخواهم رسید و هیچگاه نمیتوانم

دستانش را بفشارم!

یکی را دوست میدارم ، بیشتر از هر کسی ، همان کسی که مرا اسیر قلبش کرد!

یکی را دوست میدارم ، که میدانم او دیگر برایم یکی نیست  ، او برایم یک دنیاست!

یکی را برای همیشه دوست میدارم ، کسی که هرگز باور نکرد عشق مرا !

کسی که هرگز اشکهایم را ندید و ندید که چگونه از غم دوری و دلتنگی اش پریشانم!

یکی را تا ابد دوست میدارم ، کسی که هیچگاه درد دلم را نفهمید و ندانست که او در این

 دنیا تنها کسی است که در قلبم نشسته است !

یکی را در قلب خویش عاشقانه دوست میدارم ، کسی که نگاه عاشقانه مرا ندید و

لحظه ای که به او لبخند زدم نگاهش به سوی دیگری بود !

آری یکی را از ته دل صادقانه دوست میدارم ، کسی که لحظه ای به پشت سرش نگاه

نکرد که من چگونه عاشقانه به دنبال او میروم !

کسی را دوست میدارم که برای من بهترین است ، از بی وفایی هایش که بگذرم برای

من عزیزترین است !

یکی را دوست میدارم ولی او هرگز این دوست داشتن را باور نکرد!

نمیداند که چقدر دوستش دارم ، نمی فهمد که او تمام زندگی ام است !

یکی را با همین قلب شکسته ام ، با تمام احساساتم ، بی بهانه دوست میدارم!

کسی که با وجود اینکه قلبم را شکست اما هنوز هم در این قلب شکسته ام جا دارد!

یکی را بیشتر از همه کس دوست میدارم ، کسی که حتی مرا کمتر از هر کسی نیز

دوست نمیدارد!

یکی را دوست میدارم ...

 با اینکه این دوست داشتن دیوانگیست اما ..........


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 10:11 | |







bdon onvan

salam dostaye golam  omid varam halo rozeton mesl man nabashe ozae man ke ziyad khob nist  delam tang shode barhame on dostaye ghadimi omid varam khabari azam be giran  man miram doseton daram lotfan nazar yadeton nare


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 9:54 | |







حتی


با سیاه ترین عینک دودی

 

باز هم

 

نبودنت بد جوری چشمانم را می زند...

 

همین که تو اینجا کنار منی.... همین که کنارت نفس میکشم

 

همینــ کــ می نویسمُ

 

بــه واژه می کشمــ تو رو !

دوباره ِ بار غم می نشینــه روی ِ شونــه های ِ من !


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 9:31 | |







-:¦:-دَلیلِ بودَنمـ -:¦:-

 

 

تو نِمے دانے وَقتے چِشمانَتـــ غَمگینَند

 

وَقتی صِدایتــ آهنگ هَمیشگے اَش رآ نـَدارَد

 

گاه کـﮧ غمـِ عالمـ در دِلَت جاے مے گیـرد

 

اَز هَمـﮧ ے دُنیـا گِرفتـﮧ اَستــ

 

چـﮧ دردے مے کِشَمـ ..

 

مے خواهَمـ یِکبآره

 

تَمآمـِ هَستے رآ بـﮧ آتَش بِکشَمـ

 

تَمامـِ دُنیـا رآ بَر هَم ریزَمـ

 

تو چـﮧ مے دانے چـﮧ دَردے دارَد غَمـِ چِشمانَتــ رآ دیدَن

 

نمے خواهمـ ..نمے خواهَمـ دنیایے رآ

 

کـﮧ همـﮧ ے هستےِ مَن دَر آن یِکــ لَحظـﮧ

 

آرامِش نَدارَد...

 

روزے کـﮧ گُلِ خَنده روے لَبانَت بِشکُفـد

 

بِهتَریـن و شیرین تَرین لَحظـﮧ ے زِندِگے مَن اَستــ

 

عِشقِ مَن , مَن هَمه اَمـ رآ بآ تو مے خواهَم

 

زِندِگے بدونِ تو وَ لَبخَندتــ بَرایَمـ پوچ اَستــ

 

این لَحظآتــِ خوشبَختے رآ اَز مَن مَگیــر کـﮧ

 

تَمآمـِ مَن بـﮧ تو وآبَستـﮧ اَستــ

وَ تَنهآ تو دَلیلِ بودَنمـ هستے



[+] نوشته شده توسط тαηнα در 11:55 | |







خیلی تنهام


يه روز بهم گفت: «مي‌خوام باهات دوست باشم؛

آخه مي‌دوني؟ من اينجا خيلي تنهام». بهش لبخند زدم

و گفتم: «آره مي‌دونم. فكر خوبيه.من هم خيلی

تنهام». يه روز ديگه بهم گفت: «مي‌خوام تا ابد

 

باهات بمونم؛ آخه مي‌دوني؟ من اينجا خيلي تنهام».

بهش لبخند زدم و گفتم: «آره مي‌دونم. فكر خوبيه.من

هم خيلي تنهام». يه روز ديگه گفت: «مي‌خوام برم يه

جاي دور، جايي كه هيچ مزاحمي نباشه. بعد كه همه

چيز روبراه شد تو هم بيا. آخه مي‌دوني؟ من اينجا

 

خيلي تنهام». بهش لبخند زدم و گفتم: «آره مي‌دونم.

فكر خوبيه. من هم خيلي تنهام». يه روز تو نامه‌ش

نوشت: «من اينجا يه دوست پيدا كردم. آخه مي‌دوني؟

من اينجا خيلي تنهام». براش يه لبخند كشيدم و

زيرش نوشتم: «آره مي‌دونم. فكر خوبيه.من هم خيلی

تنهام». يه روز يه نامه نوشت و توش نوشت: «من

قراره اينجا با اين دوستم تا ابد زندگي كنم. آخه

مي‌دوني؟ من اينجا خيلي تنهام». براش يه لبخند

 

كشيدم و زيرش نوشتم: «آره مي‌دونم. فكر خوبيه.

 

من هم خيلي تنهام».

حالا ديگه اون تنها نيست و من از اين بابت خيلی

خوشحالم و چيزی که بيشتر خوشحالم می کنه اينه که

 

نمی دونه من هنوز هم خيلي تنهام ...


تقدیم به اونکه من را با تنهائیام تنها گذاشت

خیلی تنهام



[+] نوشته شده توسط тαηнα در 21:57 | |







ترس

 


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 21:54 | |







گناه من چیـــــست؟

 

یه پاکت سیگار خالی                        یه اتاق سرد و تاریک

قاب عکس خالی ازعکس                   نه یه دونه یادگاری

نه دیگه دوست دارم ها                      نه دیگه بوسه رو لبها

نه دیگه حرف اشاره                        نه دیگه فدا شدن ها

نه صدای زنگ تلفن                         نه یه حرف خشک وخالی

تو بگو گناه من چیست                      که ز من شدی فراری

حالا من بی تو نشستم                       توی این اتاق تاریک

بی تو با خاطره هایت                      که دیگه دوسم نداری

فکر نکن نمـــی دونــم                      شبا با کی حرف میزنی

توی این دنیای کوچیک                    تو منو دور میزنی

نه عزیز ما حالیمونه                       خودمون آدم شناسیم

گرگایی مثل تورو هم                      خیلی بهتر می شناسیم

آره این قصه ی ما بود                     پس بترس از روزگار

اگه باز مارو تو دیدی                      خــم به ابـروتم نـیار

دیگه این شعر رو ترانه                   حرف درد بنده نیست

میگذرم از عشق تو                        خیلی راحت نا رفیق

تو بگو گناه من چیست                    که ز من شدی فراری


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 21:53 | |







می دونستی که....

دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌
دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌
دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌
دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌
دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 21:50 | |







آخه تو از عشق چی میدونی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آخه تو از عشق چی میدونی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تو چه میدونی اونروزها به من چی گذشت، تو نبودی ببینی دربه دری هامو، تو کجا بودی ببینی اشکهامو
نبودی ببینی چطور اون شبهای بی ستاره ی من سحر شد، تو کجا بودی
اون وقتی که خیابونها رو زیر و رو می کردم واسه ی دیدنت
وقتهایی که بی تابت بودم کجا بودی ،تو می دونی دلتنگی با من چه ها کرد
می دونی دیونه ی چشمای یکی بودن یعنی چی؟ تو اصلا می دونی عاشقی یعنی چی؟
نه تو رو جون اون که دوسش داری بگو، می دونی توی خیال با یه آدم صبح تا شب حرف زدن یعنی چی؟
اون روز بارونی بی تو توی خیابون یادت میاد ،اونقدر
اشک ریختم که آسمون روش کم شد و رفت
تو نبودی ببینی وقتی از کوچه ی خاطرات رد می شدم چی کشیدم
وای نبودی.......ندیدی....
و من بی تو مردم

آخه تو از عشق چی میدونی؟


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 21:48 | |







نیلوفر مرداب

یه روز وقتی به گل نیلوفر نگاه می کردم

ترس تموم وجودمو برداشت که شاید

منم یه روزمثل گل نیلوفر تنها بشم!

سریع از کنار مرداب دور شدم.

حالا وقتی که می بینم خودم مرداب شدم

دنبال یه گل نیلوفر می گردم که از تنهایی نمیرم

و حالا می فهمم ... گل نیلوفر مغرور نیست

اون خودشو وقف مرداب کرده...


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 14:24 | |







√ میترسم . .

میترسم از اینکه

روزی ... یک جایی ... من و تو

خیلی دور از هم،

شب و روز در آغوش یک غریبه

بی قرار هم باشیم

 


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 14:10 | |







dard del

emroz bade modat ha raftam soraghe record haye deklame ham va hame ro neshastam gosh kardam delam khili gereft va ashk rikhtam nemidonam in che rasm na mardi hast ke donya dare ey kas to in donya nabodam khili emshab delam gerefte hata nemitonam alan gerye konam akhe in ghadr ashk rikhtam ke saram dard mikone va cheshmam ham dige chizi nadare farda shab shab veladat emam rezast nemidonam be ma ham agha ey di mide ya na be har hal halo roz khopbi nadaram  mazerat ke ina ro neveshtam akhe kasi nabod ta bahash darde del konam goftam bahame dostaii ke mikhonan wb mano darde del konam  DoSeT DaRam EshGaM


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 23:14 | |







darde del ye ashegh ba eshghesh

salam harfam ba one ke khodesh midone man ba avali didanet del dadam ba hanozam delam ro pas nagereftam shabhaye ziyadi barat khondam va barat sher goftam be khiyal inke bar migardi nemidonam chera ba man in karo kardi vali ino bedona hata zareii az eshghet to delam kam nashode fek nakon nabodanet baes faramoshi mishe omid varam befahmi man chi migam man hamishe montazeretam  omid varam ye rozi be khodet biyaii ke on roz dir nabashe man khili del tange to hastam nemidonam chera khabaramo nemigiri vali har ja hasti khosh bash man vaghan khasteam


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 23:6 | |







تا که بودیم

 

تا که بودیم نبودیم کسی

 

                             کشت مارا غم بی هم نفسی

 

تا که خفتیم همه بیدار شدند

 

                             تاکه مردیم همگی یار شدند

 

قدر ان شیشه بدانید چو هست

 

                             نه در ان موقع که افتادو شکست


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 23:2 | |







كاش اینجا بودی...

 

گل من گوهر من كاش اینجا بودی

جان من جوهر من كاش اینجا بودی

اگر اینجا بودی خانه خاموش نبود

آینه فاصله داشت گل فراموش نبود

وزن قلبم سنگین غربت و آهنگ نبود

ساعت دیواری خسته از زنگ نبود

گل من گوهر من كاش اینجا بودی

جان من جوهر من كاش اینجا بودی

با تو بودن هیهات تا ابد ممكن بود

لحظه های بیدار تا ابد ساكت بود

اگر اینجا بودی زندگی وسعت داشت

غزل آمرزش به قلم رغبت داشت

گل من گوهر من كاش اینجا بودی

جان من جوهر من كاش اینجا بودی

گم ترین پیدایی هستی و اینجایی

من كه با تو هستم تو چرا تنهایی

با همه دوری ها اینهمه فاصله ها

همه جا سرشار است از هوایت اینجا

گل من گوهر من كاش اینجا بودی

جان من جوهر من كاش اینجا بودی


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 23:1 | |







تو مرا میفهمی

 

:تو مرا میفهمی من تو را می خواهم و همین

سادهترین قصه ای یک انسان است.

۲:صبح که چشمای قشنگت رو باز میکنی یادت باشه که

 دیشب یکی به یاد تو چشاشو بست.

۳:باهات نبودم برات که بودم اگه چشات نبودم نگات که

بودم اگه حرفت نبوصدات که بودم هیچم که نبودم به

یادت که بودم پس تو هم به یادم کن.

۴:کسایی رو که به فکرمون هستن به گریه میندازیم.ما

گریه میکنیم برای کسایی که به فکرمون نیستن.و ما به

 فکرکسایی هستیم که هیچوقت برامون گریه نمیکنن

aks asheghaneh (5)

 



[+] نوشته شده توسط тαηнα در 23:0 | |







*** انتظار ***

بهاربيست                   www.bahar-20.com    بهاربيست                   www.bahar-20.com    

 

 

 

نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن ...

ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد ...

کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیها و نبودنهایت میشد ...

کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم

و دردهایم را به گوش تو میرساندم... بدون تو عاشقی برایم عذاب است

میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای عاشق شدن ندارم...

کاش میدانستی که چقدر دوستت دارم و بیش از عشق بر تو عاشقم...

میدانی که اگر از کنارم بروی لحظه های زندگی برایم پر از درد و عذاب میشود

 میدانم که نمیدانی بدون تو دیگربهانه ای نیست برای ادامه ی زندگی جزانتظار آمدنت ...

انتـــــــــــــــــــــــــــــظار ...

شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهيه . اما معنيش رو شايد سالها طول بکشه تا بفهمي !

تو اين کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شير مي خواد!

تنهايي ، چشم براه بودن ، غم ؛غصه ، نا اميدي ، شکنجه رو حي ،دلتنگی ، صبوری ، اشک بیصدا ؛

هق هق شبونه ؛ افسردگي ، پشيموني، بي خبري و دلواپسي و .... !

 براي هر کدوم از اين کلمات چند حرفي که خيلي راحت به زبون مياد

و خيلي راحت روي کاغذ نوشته ميشه بايد زجر و سختي هايي رو تحمل کرد

 تا معاني شون رو فهميد و درست درک شون کرد !!!

متنفرم از هر چیزی که زمان را به یاد من میاورد... و قبل از همه ی اینها متنفرم

 از انتظار ... از انتـــــــــــــــــــــــــــــــظار متــــــنـــــفــــــرم


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 22:58 | |







فـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــریــــــــــــاد s

 

 

فـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــریــــــــــــاد 

عكس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات كام ------------- bahar22.com ------------ عكس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی

 

   فــــــــــــــــــــریـــــــــــــادی بـــــــرای تــــــــــــــــو


 

  فریادی که از اعـــــماق قلـــــب خستـــه ام پا می گیرد


 

  و هــــــــــــــنــــــــــوز کــــــــــــــــه هـــــنـــــــــوز اســـت


 

  و بــــا ایـــــــــــــن کــــــــه مـــــــدت ها از رفتنــــــت گذشته


 

 هنــــــــوز بر حنــــــــــــــجره خســــــته ام جاری نگـــــــــــشته


 

 


 

 زیـــــــــبایــــــم


 

 هنوز نتوانسته ام درد عمیق


 

 نبــــودن و رفتـــــــنت را باور کنـــــم


 

 


 

عشــــــــــــــــــــــق من    


 

هنوز صـــــدای زیبای مستیت


 

و هنوز گم شدن در قطره قطره ی


 

 بـــــــــــــعد صدایت فراموشم نشده


 

و بــــــــــه خدای اسمان ها قســـــــــم


 

هـــــــنــــــوز کـــــه هــــنـــــوز اســـــــــت


 

عروجی که با تو بودن برایـــم اورده پایان نیافته   


 

 


 

پرنده را که ازاد کنی


 

روزی برمــــــــــی گردد


 

و مــــــــــــــن خاکـــــــی


 

از ایــــــــــن اتفــــــاق زمینی


 

زیـــــــــــــاد دور نیســــــــتــــم


 

روزی مـــــــــــــــی ایـــــــــــــــــم


 

و تـــــــــــــــو را بــــــــــا خـــــــــــــود


 

بـــــــــــــــه اوج رویاهـــــایم می بــــرم


 

مـــــی بــــــــــرم تــــــــــــا ببــــــیــــــــنی


 

مــــــــــخمـــــــــل رویــــــاهــــای پســــــــرک


 

چــــــــــــــــــــه رنــــــــــــــــــگـــــــــــــــــی دارد!!!!!!!


 

مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــن می ایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم  مـــــــــــــــنــــــــــــــــــــتـظـــــــــــــــــــــــرم بــــــــــــــــــــــــاش

 

 

 


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 22:57 | |







برای مهربان ترینم

 حـرفهایمـ را بــﮧ تـو مــے گـویـمـ بـ تـو کـ عاشقــے مثـل مـטּْ.

                     بــﮧ تـو کــﮧ نرمـــے و لطـافـت بـاراטּْ در آرامـش صـدایـت بــﮧ سجـده مـــے افتـد

              و تـو کــﮧ عاشقانـــﮧ سلاممـ میدهـــے و تویـــے کــﮧ جـاده از عبـورت خجـالت مـــے کشد.

                     حـرفهـایمـ را بــﮧ تـو مـــے گـویمـ تـا بــﮧ بـاد برسانـــے کــﮧ تـو بـا بـاد همسـفرے ِ

                                                     و مـטּْ چـوטּْ همیشــﮧ گـرد راهـت

                                                              بـا تـو حـرف میــزنمــ...

                                  چوטּْ میـدانمـ چشـمانـت حـرف چـشمانمـ را خـوب مـــے فهـمد

                                         و وجــود عـاشقـت گـذر نــگاهمــ را خــوب درک میـکنـد

                                و مـرغ عشـق خـانـــﮧ ے ِ مـا در بـرابـر آواز سـکوتـت صـوت زیبایـش را

                                                      در قفـس سینــﮧ محبـوس میـسازد...

                                            حـرفهـایـم را بــﮧ تـو وفقـط و فقـط بــﮧ تـو مـــے گـویمــ

                                                   تـا بـا آرامــــــش بـر کـویـر دلـمـ بـبـارے ِ...


                 2222.jpg




[+] نوشته شده توسط тαηнα در 22:51 | |







بنويس

بنويس
خاطرات آينده را
و مقدر كن احتمال ديدارمان را
در قيامتي نزديك
طوري كه هيچ يادم نيامده باشد
طوري كه هيچ يادت نيامده باشد بنويس
نام كوچكم را بزرگ
درست كنار نام خودت
و در خاطرات آينده
مصور كن
آفتاب بمانی

 

 

تو به من خيره شدي
تو كه با نگاهت در شعر من سوختي
از طپش تنهايي سكوتم بر تو خيره شدم
آن زمان كه تو را از بر خواندم
در ذهنت تيره شدم
به شكل خاكستري شعرهايم در نگاهت پاك شدم
در نفسهايت حذف شدم
من كه در هر ثانيه با تو ثبت شدم
اكنون در بادم
مثل شعله اي در باد بي يادم
من تو را از بر خواندم
من كه در شعرم تو را همدرد خواندم
در نگاهت ردپايي از نفرت درك كردم
در گرماي تنت لذت هوس را لمس كردم
در حضور دردم حضورت را حس نكردم
همين لحظه بود كه تو را از شعرم حذف كردم
لحظه اي رسيده است
از نوع حسرت ها
فرصتي ازفاصله ها
زماني به شكل خاطره ها
به ديروز خيره مي شوي
تكرارش مي كني
اين تكرار ترس از فرداهاست
ترس از خاطره هاست
ديروز را از بر كن
فردا را پر پر كن
كه فردايي نخواهيم ديد
كه فرداها همه بي بنيادند


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 22:25 | |







آرزویی به قیمت...

دلم ميخواهد سر بر دامن درياي سكوت گذارم

و بخوانم سرودي با آهنگ دلتنگي را

تا آرامشي

براي موج هاي سهمگين بي تابي ام به ارمغان آورد

كه بي رحمانه بر ساحل تنهايي ام مي كوبند

دلم ميخواهد دست برگردن ابر بهاري بياندازم

و همراهي كنم با او بارش مهرباني را

تا امضا شود سند ثانيه هاي نيك بخت اطلسي ام

و دلم ميخواهد

بوسه اي بر گونه هاي خورشيد خاطره بزنم

تا آتش گيرد در وجودم

هرچيز كه جز تو را به خاطرم مي آورد

تا تنها تو

تك ستاره شب هاي بي كسي ام شوي..!

پی نوشت:

**خدایا:

ما را به خاطر همه درهایی که زدیم و هیچ کدام خانه تو نبود ... 

ببخش....

پی نوشت ۲:

**این جور که مثه پیچک میپیچی به تنم

 میکاوی همه بدنم را و بعد زمزمه میکنی

 دوستت دارم

 انگار برایم خدایــــــی میکنی...


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 16:2 | |







پاییز تنهایی...

یک روز اگر آمدی

و در امتداد پاییز درختهای یک باغ

دختری را دیدی که روی طلایی برگ ها زانو زده

مبادا به تمام قد بایستی روبه روی او و زل بزنی به خاکستری خاطراتش

شاید رفته دلتنگی هایش را همدم خاک کند

بسپارش به تنهایی...

پی نوشت۱:

همه به زخم های شان دستمال می بندند من به زخم زندگی ام دل بسته ام...!

پی نوشت ۲:

**بیش ترین دروغی که در این دنیا گفتم این کلمه است: خوبم.....!


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 16:2 | |







عینک آفتابی من...

امروز

فهمیدم

عینک آفتابی ام

چقدر راز نگهدار خوبی ست

وقتی

ستاره های دلتنگی سرازیر از چشمانم را

از دستبرد نگاه نامحرم مردمان این شهر خاکستری

دور نگه می دارد!...

پی نوشت ۱:

**کِرم مرطوب کننده، کِرم دست و پا، ضدآفتاب، ضد چروک، کِرم شب ، کِرم روز،

 کِرم رفع تشنگی پوست ، کِرم رفع کبودی و پف دور چشم .....

ای کاش کِرمی برای "رفع غم درون چشم" وجود داشت...

چیزی که با هیچ آرایشی نمی توانم پنهانش کنم....

پی نوشت ۲:

**اين روزها انگار آدمها به دست هم پير مى شوند  

نه به پاى هم...!

پی نوشت ۳:

**بی نمک ترین مکان جهان!

 بی تردید دست من است...


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 16:2 | |







ذکر...

 

اشک هایم را به نخ می کشم

و تسبیحی می سازم هزار دانه

تا با آن ذکر دلگیری ام از دنیا را برایت بگویم...

پی نوشت:

**از آدما

دلگير نشو

تهمت زدن طبيعتشونه

 وقتیکه به هوای بارانی ميگویند :

خــــــراب .....!


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 16:2 | |







دندان پوسیده...!

این روزها که

در حکم طبیب به جانم افتاده اید

تا از ریشه برکنید

این دندان پوسیده عشق را

لطفا کمی آرامتر...!

پی نوشت ۱:

گویی که جانم می رود...

پی نوشت ۲:

**زن تا عاشق نباشد نمی بوسد

 و تسلیم نمی کند رویاهای عریانیش را.....!


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 16:2 | |







جذبه نگاهت...

شبانگاهان در حاليكه به نقطه اي زل زده ام

به تو فكر ميكنم

به جذبه نگاهت

لحظه اي خود را غافل از تو نمي بينم

لبانم براي معصوميت چشمانت ترانه مي سرايد

در دل غم عجيبي حس ميكنم

هرچه ميكنم نمي توانم بنويسم

آخر، نگاهم نگاهت را كم دارد...!


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 16:2 | |







انتظار و دیگر هیچ...

چه بي پروا رفتنت را به نظاره نشستم

در شامگاهي كه زمين بوي بهار نارنج مي داد

شايد تو قدم هايت را سست برمي داشتي

تا واژه اي ديگر را از من بشنوي

واژه اي از جنس خواهش

ومن منتظر بودم

تا صداي التماسم را از لابه لاي سكوت تلخم بشنوي

اما نشنيدي و رفتي

تا من روزها آمدنت را

در انتهاي كوچه اقاقي به انتظار بنشينم...

پی نوشت۱:

دلم تكيه زده به ديوار دلتنگي...

(خیلی دلگیرم ازت)

پی نوشت ۲:

**غیرت یعنی اینکه

نذاری از غیر آسیبی به عزیزت برسه

نه اینکه خودت بشی عذاب...

پی نوشت ۳:

**خدایا ایوب را بیاور زمین

میخواهم از صبر برایش بگویم...

پی نوشت ۴:

**سخت ترین لحظات زندگی ام جایی است که

به خاطر دیگران لبخند میزنم

و به خاطر تو از درون میگریم

پس سهم خودم کجاست؟!!

پی نوشت ۵:

راستی یادت باشه

سکوت همیشه نشانه رضایت نیست

شاید کسی داره خفه میشه پشت یه "بغض"...

پی نوشت۶:

بعضی وقتا یه چیزایی رو نباید کامل نوشت!

باید،ادامه اش رو سیر گریه کرد...


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 16:2 | |







وصیت نامه...

با توام...!

تویی که یادت سرمشقیست برای کوچه های بن بست خیالم

دوست داری بفهمی سکوتت با قلب ترانه هایم چه کرد؟

بغض ترانه هایم در آستانه فریادی عظیم ترک خورد...

به همین سادگی...!

آن شب ستاره به یاد اندوه غریبم تا صبح ضجه زد

سنگی که تندیس بی تو بودنم بود در درون شکست

اما تنها بی تفاوتی تو بود

که امضایی بر ثانیه های کبود حسرت حضورت شد

آشنای غریب دلتنگی هایم....!

چه خوب درست در اوج حضور بی دغدغه ام

سکوت خالی از سخنت را بدرقه حضور دست هایم میکنی

میدانی؟...

دلم چند وقتیست رویا میخواهد..

رویایی از تبار صداقت نگاه ها نه سکوت صداها

رویایی از نژاد ایمان دلها نه لبخندهایی از جنس تحقیر

رویایی از تثبیت سایه سپید حضوری روی دفتر سیاه دلی

که همین روزها خواهد مرد

اصلا شاید الان دل مرده ای دارد

وصیت نامه اش را برای حافظه بی رحم دنیا تکرار میکند

تایاد آوری کند که ای مشتاقان زمین..!

روزی هم من چون شما دنیا را از دریچه نگاه عاشقی می دیدم

که خیال میکرداگر ایمان داشته باشی

همه سکوت های دنیا روزی در برابرت خواهد شکست

او روزها را با این تفکر گذراند

اما نمی دانست همه چیز ایمان نیست

وایمان تنها یک مبارز است در صحنه نبرد زندگی

که می جنگد با تقدیر

واو دید که چگونه تقدیری روی ایمانش سایه افکند

تا شکست خورده از زندگی سندنابودی رویاهایش امضاشود

وبی بهانه یک عمر صداقتش را ببازد

در آستانه چشمانی که هرگز او را باور نکرد...!

پی نوشت:

**نمی‌دانی چه دردی دارد که گاهی

 شانه‌ای، دستی، کلامی را نمی‌یابی

 ولیکن سینه‌ات لبریز از اشک است . . . نمی دانی!

پی نوشت۲:

**کـــــــــاش هيـچـوقــت آرزو نمي کردم کفش هاي مــادرم اندازه ام شود !

پی نوشت۳: 

**قيـــافـــه ام تــــابـــلـــو شده بود! گفتن: چي ميكشي؟!!!

گفتم:

زجـــــــــــــــر!

گفتن: نه يعني چي مصرف ميكني ؟

گفتم:

 زنـــــدگـي...!


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 16:2 | |







نگاهی از جنس دیروز به رنگ فردا



قلم روی سپیدی کاغذ ذهنم می لغزد

اما نه مثل همیشه...تردیدی آن را به اسارت کشیده

می خواهد فریاد کند که

شاید بشود دلی را به زنجیر کشید به بهانه ی رهایی از عاشقانه ها

اما ستاره ها را چه می شود کرد؟

آنها که در سفره آسمان بی تابی می کنند

بگذار بگویم که در هیاهوی آمدنت

حتی بید خانه هم مجنون وار به رعشه افتاد چه رسد به...

کاش قفل از زبان قلم گشوده می شد تا از فردا بسراید

اما باز هم سکوت...به احترام ثانیه هایی که بدون تو دقیقه شدند

و دیروز عاشقی ام را رقم زدند!

پی نوشت۱:

**درد دارد وقتي من عاشقانه هايم را مينويسم

و
ديگران ياد عشقشان مي افتند

اما تو...

پی نوشت ۲:

**تلخترين جمله اي که بعد از مدتها عاشقي ممکن است از زبان معشوقت بشنوي:

ما مي تونيم دوستاي خوبي براي هم باشيم!!!!

پی نوشت ۳:

چقدر سخته اينهمه حرف رو كيبورد روبروت باشه ولى نتونى يك كلمه از حرف دلتو بنويسى!

پی نوشت ۴:

**خاطرات گاهی شکنجه گران بی صدای انسان می شوند...

 

[+] نوشته شده توسط тαηнα در 16:2 | |







تعطیل...

این بار دیگه برای همیشه تعطیل...

هر چیزی یه عمری داره دیگه...

عمر این وبلاگ تموم شد...


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 16:2 | |







حس غریبی ست دوست داشتن

امشب گريه ميكنم .گريه ميكنم برا تو براي خودم براي تموم اونايي كه خواستن گريه كنن نتونستن. برا ي تمام اون چيزي كه خواستي ونبودم خواستم وبودي. امشب گريه ميكنم به وسعت دريا به وسعت بيشه به وسعت دل عاشق.براي تو...براي تو....و به پاس احترام تمام تحقيرهايي كه از ديگران شنيدم وهنوز شكست نخوردم

                  
      
تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

نمي نويسم ..... چون مي دانم هيچ گاه نوشته هايم را نمي خواني حرف نمي زنم .... چون مي دانم هيچ گاه حرف هايم را نمي فهمي نگاهت نمي كنم ...... چون تو اصلاً نگاهم را نمي بيني صدايت نمي زنم ..... زيرا اشك هاي من براي تو بي فايده است فقط مي خندم ...... چون تو در هر صورت مي گويي من ديوانه ام

 
              
تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

حس غریبی ست دوست داشتن

وعجیب تر از آن است دوست داشته شدن .....

وقتی میدانیم کسی با جان ودل دوستمان دارد

ونفس ها وصدا ونگاهمان در روح وجانش ریشه دوانده

به بازی اش میگیریم .....

هر چه او عاشق تر ما سرخوش تر !

هر چه او دل نازک تر ما بی رحم تر!....

تقصیر از ما نیست ...

تمامی قصه های عاشقانه

این گونه به گوشمان خوانده شده اند !!!



[+] نوشته شده توسط тαηнα در 15:39 | |







میفهمند


درد یک پنجره را پنجره ها میفهمند

معنی کور شدن را گره ها میفهمند

سخت بالا بروی ، ساده بیایی پائین

قصه تلخ مرا ، سرسره ها میفهمند . . .

 
تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد
هر چند که دور از عشق بازی هستیم / اما به رضای عشق راضی هستیم

بر فرض که این مساله هم حل بشود / ثابت شده ما دو خط موازی هستیم . . .

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد
آنگاه که با دستانت واژه ی عشق را بر قلبم می نوشتی

سواد نداشتم اما به دستان تو اعتماد داشتم

حالا سواد دارم اما دیگر به چشمانم هم اعتماد ندارم

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد
دلیل تنهایی مان اینست ای دوست :

دلمان پیش کسی است که حواسش پیش ما نیست

و حواسمان پیش کسی است که دلش پیش ما نیست

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد
اگر به دنیا آمدم برای توست اگر هستم برای توست

اگر میگریم برای توست اگر می خندم برای توست

اگر شادم اگر غمگین برای توست ، و اگر روزی بمیرم برای توست

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد



[+] نوشته شده توسط тαηнα در 15:37 | |







" دوستت دارم ! "

امیدوارم روزی بتوانم بهترین شعر زندگیم را برای تو بسرایم
و تقدیم تو کنم
گرچه که یقیین دارم که می دانی
نه تنها اشعارم
که تمام هستی ام
وجودم
تقدیم به توست
تو الهام بخش بهترین ابیات شعرهای منی
وقتی اولین سلام
نخستین دیدار
ملتهب ترین نگاه را به یاد می آورم
آن زمان که با نگاهی معصومانه
با لبخندی کودکانه
و با صداقتی شاعرانه
دستهایم را فشردی
و آن زمان را که شوق هر روز دیدنم
و هر روز دیدنت
آرامم می کرد ...
آه ! افسوس که چه زود گذشت !
باور می کنی ؟
باور کن که لحظه لحظه اندیشیدن به تو
حتی با اینهمه فاصله و درد
خون زندگی ، عشق به زندگی ، عشق به بودن را در رگهایم به جوش می آورد!
باور کن که هنوز هم دوست دارم
کودکانه
بی پروا
صادقانه
عاشقانه
دیوانه وار
بگویم
دوستت دارم
بگویم از ازل تا به ابد
عاشقانه و دیوانه وار
دوستت دارم
گرچه گفتن و شنیدنش را از من دریغ می کنی
می هراسی
می گریزی
اما من هنوز هم
دوست دارم که بگویم
دوستت دارم !


[+] نوشته شده توسط тαηнα در 15:34 | |