جلو اشکامو نگیر بذار اشکام بریزه
بذار با ریختن اشک دلم آروم بگیره
دل من دوباره باز زخمیه یه خنجره
با دلی پر از دریغ لب طاق پنجره
کسی تو دنیای من فکر غصه هام نبود
دیگه من تنها شدم زیر گنبد کبود
توی دنیای خودم که یه خورشید نداره
زمین از اشک تره بگو بارون نباره
دنیای بدون عشق نه یه روح داره نه جون
دل این شقایقا شده پر ز رنگ خون
بیا ای رفیق من بیا پیش من بمون
بیا از عشق که نه از محببتت بخون یاسمن
نظرات شما عزیزان:
|